رنگ ها روح دارند و
زنده اند، رنگ ها کلمه اند و از نهان سبز جنگل ها، از راز آبی آسمان و
دریاها، از شفافیت و زلالی قطرات باران و از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز
انسان سخن می گویند. رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه
می کند.
گوته در مورد هماهنگی و کلیت رنگ چنین می نویسد: "وقتی چشم رنگی را می بیند، بلافاصله فعالیتش را شروع می کند و عملکردش چنان است که به شکلی ناخود آگاه و اجتناب ناپذیر، رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگ ها، ترتیب حلقه رنگ را کامل می کند و این تاثیر متقابل، احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد. مقصود از هماهنگی رنگ، هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند به عنوان پایه ای برای آفرینش هنری به خدمت گرفته شود."